مجله علمی منظر شماره ۲۰ پاییز ۱۳۹۱ (۳)
فهرست مقالات در نشریه علمی منظر شماره ۲۰ (بخش۳)
چکیده مقاله ۱۵ نشریه مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)
سیمای ارتباطی؛ نمای مدیا در میدان بزرگ شهر | مریم آزموده
چکیده مقاله ۱۶ مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)
نماهای مصنوعی؛ ظرفیتهای هویتبخش در مدیریت سیمای شهرهای جدید | حشمتاله متدین؛ ریحانه حجتی
چکیده مقاله ۱۷ مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)
برجها و نقاط عطف؛ نقش برج میلاد در نمای شهر تهران | مهرداد کریمیمشاور
حضور برج در شهرها از عوامل اصلی شکلگیری خط آسمان و سیلوئت شهر به شمار میرود. در خط آسمان یک شهر، برج به عنوان نقطه عطف واجد بار معنایی بوده و از اهمیت برخوردار است. نقش برجها در شهر را میتوان در ابعاد معنایی، زیباشناختی و بصری مورد بررسی قرار داد. علاوه بر ابعاد ذکرشده مقیاس تأثیرگذاری برجها نیز از موارد حائز اهمیت است، که در این نوشتار در دو مقیاس خرد و کلان به آن پرداخته میشود. در مقاله حاضر به ویژگیهای برج میلاد بر اساس چارچوب نظری مطرح شده و فارغ از بعد عملکردی برج، و در مقیاس کلان و تأثیرگذاری آن در نما و چشمانداز شهر تهران پرداخته شدهاست. در نهایت و بر اساس بررسیهای صورت گرفته در این نوشتار میتوان گفت برج میلاد به عنوان یک نشانۀ شهری نقش موفقی در شهر تهران ندارد.
چکیده مقاله ۱۸ مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)
منظر بزرگراه مدرس؛ تبیین عوامل و انگارههای طراحی | غلامرضا پاسبان حضرت
چکیده مقاله ۱۹ مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)
نمای سازمانی؛ ارزیابی نمای بزرگراه نواب | سمانه یاراحمدی
توسعه روزافزون و ناهمگون شهر تهران در دهههای اخیر، ساخت و سازهای جدید ساختاری را در شهر پدید آورده است که با ساختار طبیعی و تاریخی آن در موارد بسیاری تطبیق نداشته و شهری متضاد و گسسته را پدید آورده که هویت و خوانایی خود را از دست داده است. از این ساخت و سازهای جدید میتوان به شبکه بزرگراههای درونشهری و تودههای عظیم ساختمانی اشاره کرد. امروز بزرگراههای تهران از مهمترین عناصر استخوانبندی شهر در جهتدهی ذهنیت شهروندان از سیما و منظر شهر نقش بسزایی را ایفا میکنند و در واقع بخش مهمی از نمای شهری تهران امروز را تشکیل میدهد و درک شهروندان از شهر کنار این بزرگراه، شکل میگیرد. در تهران بزرگراههای شمالی- جنوبی و شرقی- غربی متعددی در محدودهها و مناطق مختلف شهر احداث شده است؛ عبور بزرگراهها از مناطق مسکونی، جدارههای مسکونی، که زمانی در مقیاس خرد تحلیل میشدند، را به نمای شهری و جدارههای درجه اول شهر تبدیل کرده است؛ جدارههایی که برخورد با آنها در چارچوب اهداف منظر شهری، مدیریت و برنامهریزی ویژهای میطلبد. بزرگراه نواب نمونهای بارز از شکلگیری جداره مسکونی در کنار بزرگراه است؛ جدارهای برنامهریزی شده که راه میان آن هم به لحاظ موقعیت اصلی شمالیـ جنوبی و هم به لحاظ مقیاس پروژه در شهر تهران، اهمیت ویژهای دارد.
این نوشتار تلاش میکند جداره بزرگراه نواب را به عنوان یکی از شاخصترین نماهای شهری تهران در ابعاد مختلف کارکردی، هویتی و زیباییشناسی مورد بررسی قرار داده و ابعاد و ظرفیتهای مختلف آن را در شکلدهی به نمای شهر تهران تحلیل کند.
چکیده مقاله ۲۰
نماگرایی در پاریس؛ پارادوکس در مدیریت نمای شهری پاریس | مریمالسادات منصوری
پاریس یکی از جذابترین و توریستیترین شهرهای دنیاست. جذابیت پاریس تنها به بناها و نشانههای تاریخی و با ارزش آن نیست، بلکه خود شهر عامل جذب توریست به شمار میرود. وحدت فضا و مدیریت یکپارچه، این شهر را از سایر شهرهای توریستی متمایز میکند. فضاهای پیاده، مقیاسهای انسانی، توقفگاههای کناره رود سِن و نمایشهای خیابانی در شهر باعث شده تا پرسه زدن در خیابانها و مقابل ساختمانها از ورود به آنها خوشایندتر باشد. پاریس از دو بخش کاملاً متمایز تشکیل میشود : بخش سنتی و بخش مدرن. در پاریس سنتی، معماری یکپارچه، هماهنگ و تقریباً تکرنگ پاریسی۱ را شاهد هستیم حال آنکه پاریس مدرن دارای معماری بینالمللی است که در بسیاری از شهرهای اروپایی نظیر آن مشاهده میشود. در منظر و نمای شهر پاریس اما، قاطعیت مدیران پاریس در اعمال سیاست محافظهکارانه نگهداری نماهای شهری کاملاً پیداست. نفوذ مدرنیته و معماری امروز در مناطق مرکزی شهر نزدیک به صفر است. تنها رابط میان دو بخش شهر، رودخانه سن است که البته کنارههای آن هم، متناسب با بستر، در مکانهای متفاوت به صور مختلف ساماندهی شده است. این سیاست، میراث تاریخی شهر را به خوبی محافظت کرده و تمامی نوآوریها و «بینالمللیگریها» را به نقاط دورتر انتقال داده است. آیا این تفکیک حداکثری برای شهروندان پاریسی نیز همینقدر خوشایند است؟ این نوشتار در پی یافتن و تحلیل تأثیرات نهضت نماگرایی در منظر شهری پاریس امروز است و بدین منظور به مستندات موجود و مطالعات و نقدهای صورت گرفته به این نهضت استناد میکند.
چکیده مقاله ۲۱
نمای شهری از آن کیست؟ مدیریت شهر یا ساکنان شهر؟
در این زمینه سه رویکرد متفاوت وجود دارد؛ نخست رویکردی که بخش عمومی و مدیریت شهر را مالک بلامنازع نماهای شهر میداند. رویکرد دوم، تمام اختیار و تصمیمگیری پیرامون نماهای شهری را تحت کنترل مالک بنا میداند. رویکرد سوم به تلفیق این دو و ایجاد تعادل میان حقوق عمومی و خصوصی میپردازد و تصور میکند که با اعمال خط میانه (در وسط یا متمایل به یکی از دو طرف) قادر به حل مسئله است. لکن در عمل این کار هرگز ممکن نشده و در هنگام اجرا دوباره به یکی از دو رویکرد اول و دوم بازگردانده میشود.