تأليفاتمجلاتمجله علمی منظرمقالات

مجله علمی منظر شماره ۲۰ پاییز ۱۳۹۱ (۳)

 مجله علمی منظر شماره ۲۰ پاییز ۱۳۹۱

فهرست مقالات در   نشریه علمی منظر شماره ۲۰ (بخش۳)

۱۵- سیمای ارتباطی؛ نمای مدیا در میدان بزرگ شهر | مریم آزموده
 
۱۶- نماهای مصنوعی؛ ظرفیت‌های هویت‌بخش در مدیریت سیمای شهرهای جدید | حشمت‌اله متدین؛ ریحانه حجتی
 
۱۷- برج‌ها و نقاط عطف؛ نقش برج میلاد در نمای شهر تهران | مهرداد کریمی‌مشاور
 
۱۸- منظر بزرگراه مدرس؛ تبیین عوامل و انگاره‌های طراحی | غلامرضا پاسبان حضرت
 
۱۹- نمای سازمانی؛ ارزیابی نمای بزرگراه نواب | سمانه یاراحمدی
 
۲۰- نماگرایی در پاریس؛ پارادوکس در مدیریت نمای شهری پاریس | مریم‌السادات منصوری
 
۲۱-‌ نمای شهری از آن کیست؟ مدیریت شهر یا ساکنان شهر؟
 
 

 

چکیده مقاله ۱۵ نشریه مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)

سیمای ارتباطی؛ نمای مدیا در میدان بزرگ شهر | مریم آزموده

امروز ابزارها و رویکردهای نوینی با تکیه بر تکنولوژی‏ها و نظریات روز در شکل دادن به نمای شهر، دخیل است. نمای مدیا گروهی از نمای شهری‌ است که با تکنولوژی روز دنیا و استفاده از سیستم‏های دیجیتالی پوسته‏ای مجازی را بر سطح نمای ساختمان‏ها به وجود می‌آورد. در دهه‏های اخیر از تکنیک مدیا در شکل دادن به نمای شهرهای مختلف جهان استفاده شده است چنانکه در طول زمان تأثیرات قابل توجهی را نیز در دریافت ساکنین از نمای شهر ایجاد کرده است. این تکنیک در مقیاس‏های متنوعی از یک ساختمان تا نمای یک خیابان و یا یک میدان شهری قابل اجراست. نوشتار حاضر با تشریح دو نمونه از نماهای مدیا در میدان تایمز نیویورک و طولانی‌ترین آنها در جاکارتا به بررسی این تأثیرات می‌پردازد.

 

چکیده مقاله ۱۶ مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)

نماهای مصنوعی؛ ظرفیت‌های هویت‌بخش در مدیریت سیمای شهرهای جدید | حشمت‌اله متدین؛ ریحانه حجتی

از معضلات شهرهای جدید نداشتن هویت و عدم تعلق ساکنان به شهری است که در آن زندگی می‌کنند. از آنجا که شهرهای جدید معمولاً در زمین‌های بایر و با یک طرح از پیش تهیه شده ساخته می‌شوند، عموماً شهرهایی بی‌روح هستند که مردم علاقه‌ای به سکونت در آنها ندارند و حاصل، شهری می‌شود که ساکنان آن و حتی خود شهر نیز هویت خود را در کلان شهری که به آن وابسته‌اند می‌جویند. در حالی که با بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود بستر شهر در کنار مدیریت هوشمندانۀ نماهای شهری و توجه به نمادهای هویت‌بخش و افزایش تعلق شهروندان، می‌توان معضلات ناشی از بی‌هویتی و خوابگاهی شدن شهرهای جدید را برطرف نمود. شهر جدید به علت خالی بودن از تصویرها و تصورات شهری، به مثابۀ یک کارگاه ساختمانی همیشه ناتمام است که این امر به احساس موقتی بودن ساکنان، بیش از پیش دامن می‌زند. در این میان مدیریت نما و سیمای شهری در شهرهای جدید نقش مهمی را در ایجاد تصویری مشخص از شهر ایفا می‌کند. این نوشتار بر آن است که با تحلیل نمای محور اصلی شهر جدید پردیس (خیابان ملاصدرا) ‌به‌ عنوان تأثیرگذارترین نما در شکل دادن به هویت و شخصیت برای این شهر، مؤلفه‌های شکل‌دهنده به آن را در ابعاد مختلف زیباشناسی، هویتی و کارکردی مورد بررسی قرار داده و امکانات و ظرفیت‌های موجود در شکل دادن به نمای شهری پردیس را مورد توجه قرار دهد.
 
 

چکیده مقاله ۱۷ مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)

برج‌ها و نقاط عطف؛ نقش برج میلاد در نمای شهر تهران | مهرداد کریمی‌مشاور

حضور برج در شهرها از عوامل اصلی شکل‌گیری خط آسمان و سیلوئت شهر به شمار می‌رود. در خط آسمان یک شهر، برج به عنوان نقطه عطف واجد بار معنایی بوده و از اهمیت برخوردار است. نقش برج‌ها در شهر را می‌توان در ابعاد معنایی، زیباشناختی و بصری مورد بررسی قرار داد. علاوه بر ابعاد ذکر‌شده مقیاس تأثیرگذاری برج‌ها نیز از موارد حائز اهمیت است، که در این نوشتار در دو مقیاس خرد و کلان به آن پرداخته می‌شود. در مقاله حاضر به ویژگی‌های برج میلاد بر اساس چارچوب نظری مطرح شده و فارغ از بعد عملکردی برج، و در مقیاس کلان و تأثیر‌گذاری آن در نما و چشم‌انداز شهر تهران پرداخته شده‌است. در نهایت و بر اساس بررسی‌های صورت گرفته در این نوشتار می‌توان گفت برج میلاد به عنوان یک نشانۀ شهری نقش موفقی در شهر تهران ندارد.

ادامه مطلب
نشریه علمی پژوهشی مدیریت شهری و روستایی 29

 

چکیده مقاله ۱۸ مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)

منظر بزرگراه مدرس؛ تبیین عوامل و انگاره‌های طراحی | غلامرضا پاسبان حضرت

روند شکل‌گیری و توسعه ساختار شهر تهران بر پایه بزرگراه‌های شرقی ـ غربی و به ویژه شمالی_ جنوبی، بدنه‌ها و جداره‌های بزرگراه‌های درون‌شهری را به یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های شکل‌دهندة منظر و سیمای شهر تهران تبدیل کرده است. بزرگراه مدرس از محورهای شمالی- جنوبی مهم تهران به عنوان اولین بزرگراه شهری که بدنه‌های آن طراحی و اجرا شده است، توانسته تصویر و نمایی متفاوت از شهر تهران را در امتداد این مسیر به شهروندان ارایه کند. منظرسازی جداره بزرگراه علاوه بر اینکه به لحاظ اکولوژیک، خرده اقلیمی (microclimate) متفاوت و مطبوع را در شهر تهران شکل داده است، به واسطۀ منظر سبز و متنوع توانسته است به یکی از شریان‌های ماندگار در ذهن شهروندان تهرانی تبدیل شود. جداره‌ بزرگراه مدرس با شیوه‌ای متفاوت از نمونه‌های مشابه که جداره‌های آنها را دیواره‌های بتنی شکل داده است، با بهره‌گیری از پتانسیل‌های موجود در بستر طرح و استفاده از انواع گیاهان طراحی شده است به طوری‌که جداره‌های این بزرگراه با هدف تنظیم بدنه پرشیب و ساماندهی بافت پیرامون آن صورت گرفته است.

 

ادامه مطلب
سبک های معماری

دریافت کامل مقاله     


چکیده مقاله ۱۹ مجله علمی منظر شماره ۲۰ (۳)

نمای سازمانی؛ ارزیابی نمای بزرگراه نواب | سمانه یاراحمدی

توسعه روزافزون و ناهمگون شهر تهران در دهه‌های اخیر، ساخت و سازهای جدید ساختاری را در شهر پدید آورده است که با ساختار طبیعی و تاریخی آن در موارد بسیاری تطبیق نداشته و شهری متضاد و گسسته را پدید آورده که هویت و خوانایی خود را از دست داده است. از این ساخت و سازهای جدید می‌توان به شبکه بزرگراه‌های درون‌شهری و توده‌های عظیم ساختمانی اشاره کرد. امروز بزرگراه‌های تهران از مهم‌ترین عناصر استخوان‌بندی شهر در جهت‌دهی ذهنیت شهروندان از سیما و منظر شهر نقش بسزایی را ایفا می‌کنند و در واقع بخش مهمی از نمای شهری تهران امروز را تشکیل می‌دهد و درک شهروندان از شهر کنار این بزرگراه، شکل می‌گیرد. در تهران بزرگراه‌های شمالی- جنوبی و شرقی- غربی متعددی در محدوده‌ها و مناطق مختلف شهر احداث شده است؛ عبور بزرگراه‌ها از مناطق مسکونی، جداره‌های مسکونی، که زمانی در مقیاس خرد تحلیل می‌شدند، را به نمای شهری و جداره‌های درجه اول شهر تبدیل کرده ‌است؛ جداره‌هایی که برخورد با آنها در چارچوب اهداف منظر شهری، مدیریت و برنامه‌ریزی ویژه‌ای می‌طلبد. بزرگراه نواب نمونه‌ای بارز از شکل‌گیری جداره مسکونی در کنار بزرگراه است؛ جداره‌ای برنامه‌ریزی شده که راه میان آن هم به لحاظ موقعیت اصلی شمالی‌ـ جنوبی و هم به لحاظ مقیاس پروژه در شهر تهران، اهمیت ویژه‌ای دارد.
این نوشتار تلاش می‌کند جداره بزرگراه نواب را به عنوان یکی از شاخص‌ترین نماهای شهری تهران در ابعاد مختلف کارکردی، هویتی و زیبایی‌شناسی مورد بررسی قرار داده و ابعاد و ظرفیت‌های مختلف آن را در شکل‌دهی به نمای شهر تهران تحلیل کند.

 

دریافت کامل مقاله        


چکیده مقاله ۲۰

نماگرایی در پاریس؛ پارادوکس در مدیریت نمای شهری پاریس | مریم‌السادات منصوری

پاریس یکی از جذاب‌ترین و توریستی‌ترین شهرهای دنیاست. جذابیت پاریس تنها به بناها و نشانه‌های تاریخی و با ارزش آن نیست، بلکه خود شهر عامل جذب توریست به شمار می‌رود. وحدت فضا و مدیریت یکپارچه، این شهر را از سایر شهرهای توریستی متمایز می‌کند. فضاهای پیاده، مقیاس‌های انسانی، توقف‌گاه‌های کناره رود سِن و نمایش‌های خیابانی در شهر باعث شده تا پرسه زدن در خیابان‌ها و مقابل ساختمان‌ها از ورود به آنها خوشایندتر باشد. پاریس از دو بخش کاملاً متمایز تشکیل می‌شود : بخش سنتی و بخش مدرن. در پاریس سنتی، معماری یکپارچه، هماهنگ و تقریباً تک‌رنگ پاریسی۱ را شاهد هستیم حال آنکه پاریس مدرن دارای معماری بین‌المللی است که در بسیاری از شهرهای اروپایی نظیر آن مشاهده می‌شود. در منظر و نمای شهر پاریس اما، قاطعیت مدیران پاریس در اعمال سیاست محافظه‌کارانه نگهداری نماهای شهری کاملاً پیداست. نفوذ مدرنیته و معماری امروز در مناطق مرکزی شهر نزدیک به صفر است. تنها رابط میان دو بخش شهر، رودخانه سن است که البته کناره‌های آن هم، متناسب با بستر، در مکان‌های متفاوت به صور مختلف ساماندهی شده است. این سیاست، میراث تاریخی شهر را به خوبی محافظت کرده و تمامی نوآوری‌ها و «بین‌المللی‌گری‌ها» را به نقاط دورتر انتقال داده است. آیا این تفکیک حداکثری برای شهروندان پاریسی نیز همین‌قدر خوشایند است؟ این نوشتار در پی یافتن و تحلیل تأثیرات نهضت نماگرایی در منظر شهری پاریس امروز است و بدین منظور به مستندات موجود و مطالعات و نقدهای صورت گرفته به این نهضت استناد می‌کند.

ادامه مطلب
مجله علمی منظر شماره 36 پاییز 1395 (1)

 

دریافت کامل مقاله       


چکیده مقاله ۲۱

نمای شهری از آن کیست؟ مدیریت شهر یا ساکنان شهر؟

بحث چگونگی کنترل و شکل دادن به نماهای شهری به ویژه در آنجا که بناهایی با مالکیت خصوصی نمای شهر را شکل می‌دهند، از مباحث مناقشه برانگیز در مدیریت منظر شهر به شمار می‌رود. سؤال اساسی تبیین دقیق جایگاه حقوقی بخش خصوصی به عنوان مالک و همچنین حقوق بخش عمومی (مدیریت شهر) به عنوان متولی این امر، در تصمیم‌گیری و کنترل نماهای شهری است.
در این زمینه سه رویکرد متفاوت وجود دارد؛ نخست رویکردی که بخش عمومی و مدیریت شهر را مالک بلامنازع نماهای شهر می‌داند. رویکرد دوم، تمام اختیار و تصمیم‌گیری پیرامون نماهای شهری را تحت کنترل مالک بنا می‌داند. رویکرد سوم به تلفیق این‌ دو و ایجاد تعادل میان حقوق عمومی و خصوصی می‌پردازد و تصور می‌کند که با اعمال خط میانه ‌(در وسط یا متمایل به یکی از دو طرف) قادر به حل مسئله است. لکن در عمل این کار هرگز ممکن نشده و در هنگام اجرا دوباره به یکی از دو رویکرد اول و دوم بازگردانده می‌شود.
 

دریافت کامل مقاله       


منبع: مجله علمی منظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × 2 =

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا