تأليفاتفصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدیمجلاتمقالات

فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره 14 تابستان 1398

فهرست مقالات در  فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

 
۱- تحلیل اثرات برنامه‌ریزی کالبدی بر حفظ امنیت روستاییان با تأکید بر امنیت اجتماعی (مطالعه موردی: ‌شهرستان مشهد) | علی اکبر عنابستانی؛ مهدی جوانشیری؛ سودابه احمدی
 
۲- تحلیل‌ فضایی عملکرد مدیریت دهیاری‌ها در فرآیند توسعه روستایی (مورد: دهستان‌های شهرستان عنبرآباد در استان کرمان) | محمود فال سلیمان؛ جواد میکانیکی؛ مهشاد اقتداری
 
۳- ظرفیت‌های محله‌ای زمینه‌ساز توسعه پایدار شهری: همبودگی معرف‌های فقر و فضای جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر یزد) | محمدحسین سرائی؛ شهاب‌الدین حج‌فروش
 
۴- ‌تحلیل فضایی ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن در مناطق شهر اهواز | محمدحسن یزدانی؛ سحر حسن پور؛ رضا هاشمی معصوم آباد
 
۵- زیبایی‌شناسی منظر فرهنگی شهر در مختصات جغرافیا و قومیت (نمونه موردی: قوم بلوچ) | حسن فریدون زاده؛ گلناز کشاورز؛ فهیمه یاری
 
۶- پیامدهای مکانی- فضایی تغییر کاربری اراضی سکونتگاه‌های روستایی(مطالعه موردی: شهرستان قرچک – استان تهران) | ریحانه سلطانی مقدس
 
۷- تبیین عوامل مؤثر بنیادی بر تحولات کاربری اراضی با رویکرد بوم‌شناسی سیاسی (مطالعه موردی: شهرستان همدان) | مصطفی طالشی؛ شاه بختی رستمی؛ اسماعیل علی اکبری؛ حمیدرضا وجدانی
 
۸- ارزیابی و تحلیل تطبیقی ساختار کالبدی اقامتگاه‌های بوم‌گردی (موردمطالعه: اقامتگاه‌های بوم‌گردی تلارخانه بردبار و دیلمای گشت؛ استان گیلان) | مریم رستم پیشه؛ سید محمدرضا نصیر سلامی؛ سعید تیزقلم زنوزی
 
 
 

مقاله ۱ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

تحلیل اثرات برنامه‌ریزی کالبدی بر حفظ امنیت روستاییان با تأکید بر امنیت اجتماعی (مطالعه موردی: ‌شهرستان مشهد) | علی اکبر عنابستانی؛ مهدی جوانشیری؛ سودابه احمدی

امنیت در محیط‌های مسکونی روستایی از جمله عوامل انسانی و محیطی است که با تاثیرپذیری از برنامه‌ریزی و طراحی این مجموعه‌ها، کیفیت زندگی انسان‌ها را ارتقاء می‌بخشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرگذاری برنامه‌ریزی کالبدی بر امنیت ساکنین روستاهای مورد مطالعه به­ویژه امنیت اجتماعی روستاییان است. پژوهش حاضر، از حیث هدف «کاربردی» و به لحاظ روش و ماهیت «توصیفی – تحلیلی» است. واحد تحلیل، خانوارهای روستایی واقع در ۳ دهستان تبادکان، طوس و درزآب است که دارای طرح هادی است که از مجموع ۲۳۵۶ خانوار روستایی، حجم نمونه‌ای با فرمول کوکران با خطای ۰۷۵/۰ درصد، تعداد ۱۶۳ خانوار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سنجش میزان امنیت، توسط ۱۳ شاخص امنیت اجتماعی و ۱۱ شاخص برنامه‌ریزی کالبدی صورت گرفته است. جهت تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری پیرسون، آزمون تی تک نمونه‌ای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که متغیر برنامه‌ریزی کالبدی در سطح روستاهای نمونه با میانگین ۰۶/۲ در حد متوسط به پایین است که با توجه به نتایج آزمون Tتک نمونه ای شاخص کیفیت ساختمان با مقدار ۸.۱۵ در برنامه‌ریزی‌های کالبدی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
 

مقاله ۲ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

تحلیل‌ فضایی عملکرد مدیریت دهیاری‌ها در فرآیند توسعه روستایی (مورد: دهستان‌های شهرستان عنبرآباد در استان کرمان) | محمود فال سلیمان؛ جواد میکانیکی؛ مهشاد اقتداری

یکی از ابتکارات قانون شوراها تعریف یک مقام اجرایی به نام دهیار در هر روستا است، که وظیفه اجرای مصوبات شورای اسلامی روستا را بر عهده دارد .دهیاران به‌عنوان مدیران روستایی و صاحبان منابع و اختیارات در خور­ توجه، در صورت داشتن انگیزه و مهارت های لازم می‌توانند نقش مهمی در توسعه روستایی ایفاکنند. با گذشت حدود دو دهه از فعالیت­های دهیاری‌ها در کشور لزوم شناخت عملکرد دهیاری­ها­ در قالب چهار شاخص کالبدی و عمرانی، زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی گنجانده می‌شود در این پژوهش هدف ارزیابی عملکرد مدیریت نوین روستایی روستاهای شهرستان عنبرآباد می­باشد. مقاله حاضر حاصل یک پژوهش پیمایشی بوده، که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد۴۰روستا و با استفاده از فرمول کوکران۱۸۰ خانوار به‌عنوان حجم جامعه نمونه که به صورت حداکثری مقدار حجم نمونه (۱۴۵۲۰) به دست آمده بر اساس واریانس متغیر­های موجود در تحقیق (./۱۱۹) مشخص و به نسبت جمعیت و بعد خانوار در هر روستا پرسشگری انجام و سپس تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم­افزار spssو مدل waspas انجام شد. نتایج نظرسنجی از مردم روستاها نشان داد که تاثیر عملکرد دهیاران بر بهبود وضعیت کالبدی و عمرانی، زیست‌محیطی و اجتماعی درحد متوسط و بر بهبود وضعیت اقتصادی در سطح زیاد ارزیابی‌شده است. همچنین نتایج مدل (waspas) نشان داد دهیاری جهادآباد، علی­آباد، گرمسار و مردهک به ترتیب رتبه اول تا چهارم را به لحاظ اولویت­بندی عملکرد­ دهیاری­هایی در بین دهیاری­های شهرستان عنبرآباد دارا می­باشند
 
 

مقاله ۳ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

ظرفیت‌های محله‌ای زمینه‌ساز توسعه پایدار شهری: همبودگی معرف‌های فقر و فضای جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر یزد) | محمدحسین سرائی؛ شهاب‌الدین حج‌فروش

با توجه به تأکید روزافزون رویه و عمل برنامه‌ریزی در سطح بین‌المللی به توسعه اجتماعات محلی به منظور کاهش فقر، در نظام برنامه‌ریزی کشور ، نه‌تنها به توسعه اجتماعات محلی توجهی نشده است، بلکه برنامه‌ریزان و تصمیم سازان نیز درباره نوع و ویژگی‌های محلاتی که علاقه بیشتری در توسعه فعالیت‌های اجتماع‌محور دارند، اطلاعات کمتری دارند. بنابراین، می‌توان بیان کرد که مشارکت اهالی محلات شهر یزد درگذشته در امـور مـرتبط بـا محیط سکونت آن‌ها، نوعی توانمندسازی آنها در قالـب یک مهارت به‌منظور بر عهده گـرفتن مسـئولیت بیشـتر بوده که این امر، زمینه‌ای بـرای تقویت حیات اجتماعی و تقویت عملکردهـای محله‌ای بوده است؛ اما به دلیل مشکلات ناشی از توسعه فیزیکی شهر یـزد در چهل سال اخیر و درپی آن مهـاجرت سـاکنان بـومی از محـلات بافت قدیم طبیعتاً تعـاملات قـوی اجتماعی گذشته و حس همبسـتگی آن زمـان به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند ضمانت اجرایـی بـرای زمان‌های آتـی باشــد. بنابراین، درک درست این مفهوم در ارتباط با توسعه محله‌ای شهر یزد می‌تواند بسیار مهم تلقی شود. این پژوهش باهدف ظرفیت‌سازی بر زمینه‌ها و بنیادهای توسعه پایدار و همچنین ارزیابی ابزار مؤثر یا مانع مؤثر ظرفیت‌سازی در شهر یزد با توجه به دو معرف کلان و عمومی فقر و فضا- مکان جغرافیایی انجام‌شده است.
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۴ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

تحلیل فضایی ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن در مناطق شهر اهواز | محمدحسن یزدانی؛ سحر حسن پور؛ رضا هاشمی معصوم آباد

در مقولۀ مسکن، تهیۀ طرح و برنامه­های توسعه با توجه به ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن می­تواند از شکاف و نابرابری در رفاه سکونتی ساکنان و رشد بی­برنامۀ شهر جلوگیری کند. بر این اساس، این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن، تناسب بین عرضه و تقاضای مسکن و ارتباط کمبود مسکن با گسترش افقی در شهر اهواز انجام شده است. نوع پژوهش «کاربردی- توسعه­ای» و روش انجام آن «توصیفی- تحلیلی» است. گردآوری داده­ها با روش کتابخانه­ای- اسنادی صورت گرفت. از ۲۰ شاخص اجتماعی و کالبدی برای سطح­بندی مناطق شهر اهواز استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش­های رتبه­بندی مافوق و مادون (SIR)، هولدرن، آنتروپی شانون و ضریب همبستگی پیرسون و همچنین نرم­افزار Visual PROMETHEE استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته­ها نشان داد که در شاخص­های اجتماعی و کالبدی، مناطق ۲، ۳، ۴ و ۸ در وضعیت مطلوبی قرار دارند. اما مناطق ۱، ۶ و ۷ در شرایط مناسبی از لحاظ شاخص­های اجتماعی و کالبدی نیستند. این امر بیانگر عدم تعادل توزیع مسکن مناسب در شهر اهواز است. ضریب همبستگی پیرسون با میزان sig دو طرفۀ ۵۰۱/۰ نشان­دهندۀ عدم تناسب عرضه و تقاضای مسکن در این شهر است. همچنین، حاصل روش­های هولدرن و آنتروپی شانون نمایانگر توسعۀ مساحت مسکونی از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ است، ولی این توسعه بدون توجه به تقاضای مسکن در مناطقی صورت گرفته است که مسألۀ کمبود مسکن در آنها شدید نبوده است. این امر نشانگر رشد ناپایدار شهر اهواز در بخش مسکن است.
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۵ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

زیبایی‌شناسی منظر فرهنگی شهر در مختصات جغرافیا و قومیت (نمونه موردی: قوم بلوچ) | حسن فریدون زاده؛ گلناز کشاورز؛ فهیمه یاری

هدف از این پژوهش ارائه الگویی به منظور حفظ ابعاد فرهنگی و هویتی شهرهای قومیتی در فرایند توسعه است. الگویی که بر اساس آن بتوان به استخراج معیار و مولفه هایی هویتی جهت زیبایی شناسی منظر دست یافت. چنانچه زیبایی­شناسی منتج از نشان فرهنگی در زیبایی­شناسی توسعه منظر شهر اعمال شود، ابعاد فرهنگی و قومیتی شهر حفظ شده و به این ترتیب هر شهر به نمونه­ای بی نظیر و با جاذبه­های منحصر به فرد تبدیل خواهد شد. منظر می­تواند غنی­ترین سند تاریخی هر شهر باشد و ساختار فرهنگی آن را نمایش دهد. بخش عظیمی از نشانه­های شهری کارکرد فرهنگی دارند. نشان فرهنگی قومی از زیر مجموعه های نشانه­شناسی شهری است که می­تواند داستان فرهنگی یک قومیت را در یک شهر به مخاطبان عرضه کند. عدم مدیریت و برنامه­ریزی کدهای فرهنگی شهرها در غالب نشان­سازیهای فرهنگی متاثر از جغرافیا و قومیت، سبب گسیختگی پیام­های فرهنگی منظرین شده است. چگونگی حفظ هویت فرهنگی مناظر شهری با توجه به خصوصیات قومیتی، پرسش اصلی این تحقیق را در بر می گیرد که آیا می­توان از طریق زیبایی ­شناسی نشان فرهنگی، هویت و منظر فرهنگی شهرها را حفظ کرد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- استنتاجی است که نشان ­فرهنگی در نمونه موردی شهر بلوچ­نشین را بررسی می­کند.
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۶ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

پیامدهای مکانی- فضایی تغییر کاربری اراضی سکونتگاه‌های روستایی(مطالعه موردی: شهرستان قرچک – استان تهران) | ریحانه سلطانی مقدس

تغییر کاربری در سکونتگاهای روستایی پیراشهری بسیار وسیع بوده است. به صورتی که گسترش شهرنشینی تحولات بسیاری را در سکونتگاه­های روستایی شکل داده است که از جمله آنها می توان به پیامدهای کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی اشاره نمود. مهمترین پیامد تغییر کاربری اراضی ، تبدیل اراضی کشاورزی به مسکونی است که سبب کاهش قدرت تولیدی سکونتگاههای روستایی می شود. این بررسی در شهرستان قرچک صورت گرفته و ۴ روستا به عنوان روستاهای مورد مطالعه انتخاب شدند . از کل جمعیت مورد مطالعه ،۲۴۰ نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند.روش تحقیق مبتنی بر روش کمی و کیفی است که داده های پژوهش با روش­های کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده اند. همچنین روش ارزیابی و تأیید ارتباط گویه ها مبتنی بر روش تحلیل عاملی است. براساس تحلیل یافته ها، شاخص‌های سنجش هر یک از مقیاس‌های مورد استفاده در سطح اطمینان ۵% مقدار آماره t-value بزرگتر از ۹۶/۱ می‌باشد که نشان می‌دهد همبستگی‌ گویه های پژوهش معنادار است. میانگین دیدگاه روستاییان در رابطه با تأثیر تغییر کاربری بر بعد زیست محیطی۶۱/۳ ، بعد کالبدی۵۹/۳ و بعد اجتماعی ۴۲۱/۳ است.همچنین میانگین دیدگاه روستاییان در بعد اقتصادی ۵۸/۳ با مقدار معناداری ۰۰۰۱/۰ حاصل شده که معنادار است .
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۷ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

تبیین عوامل مؤثر بنیادی بر تحولات کاربری اراضی با رویکرد بوم‌شناسی سیاسی (مطالعه موردی: شهرستان همدان) | مصطفی طالشی؛ شاه بختی رستمی؛ اسماعیل علی اکبری؛ حمیدرضا وجدانی

بروز تغییر و تحول پوشش و کاربری اراضی بویژه در فضای سرزمینی و منطقه ای درپی بهره برداری بی رویه و دخالت افسارگسیخته فعالیت های انساتی است .چگونگی نوع و میزان مداخلات انسانی از طریق تحلیل رویکردهای نظری متفاوت موثر بر نظام های بهره برداری همچون رویکرد اکولوژی سیاسی قابل ردیابی است .در دو دهه اخیر روند تحول نظام کاربری اراضی در نواحی روستایی کشور و ناحیه پژوهش همدان از آهنگ سریعی برخوردار بوده است. یکی از جلوه های بارز این تحول در نظام کاربری اراضی،گسترش ساخت و سازهای کالبدی در اراضی زراعی،باغی و مرتعی پیرامون سکونتگاههای روستایی در عرصه های منابع طبیعی بصورت گونه های همچون ویلا سازی خانه های دوم،گسترش و توسعه خانه های روستایی و دخل و تصرف در اراضی مرتعی است.در این پژوهش، پایش و تحول نظام کاربری اراضی در دو مقطع زمانی ۱۹۹۸ میلادی(۱۳۷۷ خورشیدی) تا۲۰۱۷ میلادی(۱۳۹۶ خورشیدی) در کاربری­های همچون کشاورزی، مرتع، ساخت و سازهای کالبدی،بایرو منابع آبی با بهره گیری از تصاویرماهواره ای لندست در پهنه های روستایی پیرامون شهر همدان انجام شده است.روش شناسی به شیوه توصیفی_ تحلیلی با رویکرد کاربردی و بهره گیری از الگوی تحقیق کمی و کیفی است. در بخش پژوهش کمی با استفاده از الگوهای پایش کاربری اراضی و سایر روشهای تحلیل کمی در سامانه های اطلاعات مکانی و روشA”WOT برای تحلیل محتوی کمی و در بخش کیفی با ارزیابی مشارکتی و تشکیل کارگروه های محلی با مشارکت بهره برداران و کارشناسان محلی عوامل تبینی تحول در نظام کاربری اراضی مورد تحلیل قرار گرفته است.
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۸ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۴

ارزیابی و تحلیل تطبیقی ساختار کالبدی اقامتگاه‌های بوم‌گردی (موردمطالعه: اقامتگاه‌های بوم‌گردی تلارخانه بردبار و دیلمای گشت؛ استان گیلان) | مریم رستم پیشه؛ سید محمدرضا نصیر سلامی؛ سعید تیزقلم زنوزی

اقامتگاه‌های بوم‌گردی با دارا بودن اصول و ضوابط متعدد و سازگاری با شرایط محیط مناطق بکر طبیعی و مناطق روستایی، از عناصر مهم خدمات گردشگری و به‌ویژه، بوم‌گردی محسوب می‌شوند. یکی از مهم‌ترین ضوابط و اصول این اقامتگاه‌ها، اصول معماری آن‌ها است. استان گیلان جاذبه‌های بوم‌گردی متعددی دارد و مکان مناسبی برای احداث این نوع از اقامتگاه‌ها است. با توجه روند رو به رشد ورود گردشگران به منطقه، توجه به معماری اقامتگاه‌های بوم‌گردی در جهت رونق بوم‌گردی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی معماری اقامتگاه‌های بوم‌گردی تلارخانه بردبار و دیلمای گشت در استان گیلان به ویژه با تأکید بر ساختار کالبدی این اقامتگاه‌ها و ویژگی‌های مرتبط با آن‌ها است. داده‌های لازم بر اساس شاخص‌های معماری که دربرگیرنده شاخص‌های ساختار کالبدی و فیزیکی اقامتگاه، شاخص‌های آمایشی، زیبایی‌شناسی و محیطی است، از طریق مطالعات نظری و میدانی گردآوری‌شده و از طریق روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، به شیوه کیفی تجزیه‌وتحلیل شده است. نتایج نشان داد که اقامتگاه تلارخانه از نظر ساختار معماری در سطح بالاتر و استاندارد بهتری قرار دارد و معماری آن نسبت به معماری روستا بسیار متفاوت است و این میزان تفاوت و درجه معماری در اقامتگاه دیلمای گشت کمتر است. اگرچه مدیریت خانوادگی و تلاش در جهت اعمال برخی از هنرها و فرهنگ بومی در هر دو اقامتگاه دیده می‌شود، اما میزان تشابه معماری اقامتگاه دیلمای گشت با روستا بیشتر است. درعین‌حال، کمبود سرمایه و هزینه بالای معماری سنتی و انگیزه و علاقه مردم به توسعه اقامتگاه برای هر دو اقامتگاه صدق می‌کند، اما نتیجه نهایی پژوهش برای اقامتگاه دیلمای گشت، بهبود و برای اقامتگاه تلارخانه، ارتقا است.
 

دریافت کامل مقاله

ادامه مطلب
ساختمان 2426 | گروه معماری آراد 
منبع
فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 3 =

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا