تأليفاتفصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدیمجلاتمقالات

فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره 15 پاییز 1398

فهرست مقالات در  فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

 
۱- تحلیل اثرات توسعه گردشگری بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای ییلاقی شهرستان بینالود
 
۲- برنامه‌ریزی گسترش کالبدی فضاهای سبزشهر بندرعباس با استفاده از تکنیک متاسوات
 
۳- نگرش فرآیندمحور در تبیین مؤلفه‌های توسعة کالبدی فضاهای شهری با روش(QSPM)،مطالعة موردی: میدان آزادی شهر سنندج
 
۴- ‌سنجش میزان تاب‌آوری سکونتگاه‌های روستایی در برابر مخاطرات محیطی (مطالعه موردی: بخش بلداجی)
 
۵- ارزیابی اثرات توسعه گردشگری در تغییر سبک زندگی روستا‌های هدف گردشگری (مطالعه موردی: بخش الموت شرقی، شهرستان قزوین)
 
۶- تحلیل مؤلفه های بازآفرینی شهری در بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز
 
۷- اولویت‌بندی نقش مؤلفه‌های توسعه میان‌افزا (درون‌زا) در توسعه فیزیکی شهر با رویکرد تحقق شهر هوشمند (مطالعه موردی: شهر یزد)
 
۸- نقش عوامل کالبدی مجتمع‌های مسکونی بر افزایش احساس تعلق به مکان (نمونه موردی مجتمع‌های مسکونی شاه بلوط و پردیسان گرگان)
 
 
 

مقاله ۱ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

تحلیل اثرات توسعه گردشگری بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای ییلاقی شهرستان بینالود

مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات توسعه گردشگری در نواحی روستایی و با تأکیـد بـر تغییرات کاربری اراضی انجام شده است؛ زیرا توسعه روزافزون فعالیت­های گردشگری به ویژه در روستاهای حاشیه پیرامون شهری، سبب تغییرات کالبدی گسترده­ای در روستاهای دارای جاذبه طبیعی شده است. در این مطالعه از روش­شناسی توصیفی- تحلیلی با استفاده از شیوه کتابخانه­ای و میـدانی در جمع­آوری داده­هـا استفاده شده است. داده­ها بر اساس شاخص­های استخراج شده از ادبیات نظری و تکمیل ۳۵۶ پرسشنامه محقق­ساخته در ۱۰ سکونتگاه روستایی با جاذبه گردشگری شهرستان بینالود انجام گرفته است. روایی پرسشنامه از طریق پانل تخصصی و پایایی آن نیز در مؤلفه­های مختلف از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیـل داده­هـا از آمـار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمونT  تک­نمونه­ای برای مقایسه میانگین­های شاخص­ها و مؤلفه­ها، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون استفاده شده است. همچنین از مدل اولویت­بندی وایکور برای سنجـش بیشترین تغییرات کاربری اراضی در نواحی روستاییِ موردبررسی استفاده شد. یافته­ها نشان می­دهد که بین حضور گردشگران با مؤلفه­های تغییرات کالبدی، تمایل به تغییر کاربری، تحولات ساختاری-ارتباطی و تحولات اقتصادی در روستاها ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین یافته­های رگرسیونی گویای این نکته است که بخش قابل توجهی از متغیر وابسته (تغییرات کاربری) توسط متغیر مستقل (حضور گردشگران) قابل تبیین است و نیز بررسی نتایج رتبه­بندی روستاهای مورد مطالعه به لحاظ تأثیرپذیری تغییرات کاربری اراضی از گردشگری نیز بیانگر این است که روستاهای مایان علیا، سفلی و وسطی بیشتر دچار تغییرات کاربری اراضی شده­اند.
 

مقاله ۲ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

برنامه‌ریزی گسترش کالبدی فضاهای سبزشهر بندرعباس با استفاده از تکنیک متاسوات

تلاش برای به ثبات رساندن خدمات رسانی پارک ها وفضاهای سبز در شهرهایی مانند بندرعباس احتیاج به برنامه ریزی راهبردی کارآمدی دارد. پژوهش حاضر با هدف توسعه راهبردی کالبدی پارک ها وفضاهای سبز شهربندرعباس برای نخستین بار مدل راهبردی Meta-SWOT را در پژوهش های شهری و منطقه ای معرفی کرده است. برای اجرای این پژوهش از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است و روش جمع آوری داده ها و تحلیل اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و میدانی است. برای تدوین راهبردی توسعه و تشریح اهداف، منابع و توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta-SWOT استفاده شده است. بر اساس نتایج، عامل خشکسالی به عنوان بزرگترین مانع کلان محیطی بر سر راه توسعه و مدیریت پارک ها وفضاهای سبز محسوب می شود. در بین عوامل مؤثر جهت مدیریت و توسعه کالبدی پارک ها وفضاهای سبزدر شهر بندرعباس، مشارکت و همکاری مردم ، وجود زیرساخت های مناسب و وجود نیروی انسانی متخصص و درصدر همه مجاورت با خلیج فارس از بالاترین تناسب راهبردی برخوردار است. از این رو باید به این عوامل توجه ویژه ای کرد، اما وجود کتابخانه و مراکزی مانند باغ گلها وهمچنین، وجود افراد و استادان باتجربه و به نوعی آموزش های تخصصی و فنی به نیروهای مورد نیاز برای حل محدودیت های نیروی انسانی بایستی در صدر اقدامات اجرایی قرار گیرد.
 
 

مقاله ۳ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

نگرش فرآیندمحور در تبیین مؤلفه‌های توسعة کالبدی فضاهای شهری با روش(QSPM)،مطالعة موردی: میدان آزادی شهر سنندج

در گذشته یکی از مردمی­ترین فضاهای شهری در جامعة ایران، میادین شهری بودند، اما در چند دهة اخیر در بی مهری مطلق به سر می­برند. به طوری که امروزه مفهوم اجتماعی میدان، ازمیان رفته و نقش ترافیکی آن اهمیت یافته­ است. میدان آزادی سنندج نیز یکی از بی­شمار مصادیق موجود در ایران است که امروزه مطلوبیت سابق خود را از دست داده ­است. هدف اصلی پژوهش دستیابی به فرآیند خلاق توسعه کالبدی میدان‌های شهری و استفاده از آن در مکان سازی مطالعة موردی است. در این پژوهش چارچوب­نظری با استفاده از روش اسنادی بررسی و ضمن گزینش مکان سازی به عنوان رویکرد سازگار با ماهیت میدان، در قالب موارد”معماری شهری؛ منظرسازی سخت و نرم؛ مشوق و محرک؛ فعالیت؛ زیست­محیطی” ارائه خواهد شد. این پژوهش از لحاظ روش انجام تحقیق، مشارکتی، تحلیلی است و از نتایج روش ترکیبی براساس”مشاهده­گری، پیمایشی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، نظریه گراف (روش گره ویال)، اِنویمت” جهت ارزیابی مؤلفه­های مکان­سازی مطالعة موردی و نیز از تلفیق فرآیند تحلیل سلسله­مراتبی با جدول سوآت، و بهره­گیری از آن در ماتریس QSPM” جهت اولویت­بندی عوامل سوآت و مؤلفه­های مکانسازی استفاده خواهد شد. ضمن ارائة راهبردها، سیاست­های و توسعة کالبدی مطالعة موردی و فرآیند خلاق توسعة کالبدی میدان­های شهری، مشخص می­شود که به ترتیب اهمیت مؤلفه­های منظرسازی؛ مشوق­ها؛ فعالیت؛ معماری جداره و زیست محیطی بیشترین تأثیر را در مکان­سازی میدان شهری دارند.
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۴ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

سنجش میزان تاب‌آوری سکونتگاه‌های روستایی در برابر مخاطرات محیطی (مطالعه موردی: بخش بلداجی)

جوامع انسانی در طول تاریخ کماکان با مخاطرات روبرو بوده و همواره اثرات زیان­باری را متحمل شده‌اند. مخاطرات محیطی نه‌تنها به لحاظ تعداد، بلکه با افزایش تنوع و میزان خسارات به­ویژه در نواحی روستایی در حال وقوع‌اند. ارتباط نزدیک با محیط، محرومیت، عدم آگاهی و آمادگی موجب افزایش آسیب‌پذیر شدن نواحی روستایی می­شود. با این‌ وجود پدیده‌هایی اجتناب‌ناپذیر بوده و تنها راه مقابله با آن، مدیریت آنها است. یکی از رویکردهای رویارویی با مخاطرات و بحران‌های محیطی، تاب‌آوری است. منطقه مورد مطالعه با قرارگیری در معرض انواع مختلف مخاطرات، در شرایط آسیب‌پذیری بالایی قرار دارد و سنجش میزان تاب‌آوری آن ضرورت دارد. این پژوهش از نوع کاربردی و هدف آن بررسی و تبیین میزان تاب‌آوری سکونتگاه‌های روستایی در بخش بلداجی از توابع شهرستان بروجن است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است. داده­های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه­ای و بررسی­ میدانی در سطح خانوار گردآوری‌ شده و حجم نمونه طبق فرمول کوکران از جامعة ۲۲۷۶ خانواری، معادل ۳۲۹ خانوار برآورد شد و پرسشنامه با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده تکمیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که سطح تاب‌آوری در بعد اجتماعی و کالبدی به ترتیب با میانگین ۴۵/۳ و ۲۳/۳ در حد «مطلوب»، در بعد اقتصادی با میانگین ۰۱/۳ در حد «متوسط» و در بعد مدیریتی با میانگین ۸۵/۲ در سطح «نامطلوب» قرار دارد. به علاوه در بین روستاهای مختلف روستای آورگان بالاترین سطح تاب‌آوری و روستاهای سلطان‌آباد و علی‌آباد در پایین‌ترین سطح قرار دارند. درمجموع نیز وضعیت تاب‌آوری در ۲۱درصد روستاها «مناسب»، در ۵۰ درصد«متوسط» و در حدود ۲۹درصد«نامناسب» بوده است.
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۵ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

ارزیابی اثرات توسعه گردشگری در تغییر سبک زندگی روستا‌های هدف گردشگری (مطالعه موردی: بخش الموت شرقی، شهرستان قزوین)

گردشگری، با توجه به کارکرد­های متنوع و نیز توانایی بالا در ایجاد ارتباط با سایر بخش­های اقتصادی، توسعه اجتماعی اقتصادی و تغییر سبک زندگی مناطق روستایی مطرح شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثرات توسعه گردشگری در تغییر سبک زندگی روستا­های هدف گردشگری بخش الموت شرقی شهرستان قزوین است. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده­ها از روش­های کتابخانه­ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق پنج روستای هدف گردشگری بخش الموت شرقی شهرستان قزوین است. براساس سرشماری سال ۱۳۹۵، مجموع خانوار­های ساکن در این روستا­ها۸۷۹ خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه ۲۶۸ نمونه محاسبه و روایی پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شده است. پایایی متغیر­ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ ۰/۸۶ درصد به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل کمی داده­ها آزمون­های آماری نظیر tتک نمونه­ای، رگرسیون، و تحلیل واریانس یک طرفه بهره گرفته شده است. نتایج نشان می­دهد که توسعه گردشگری تأثیر مثبتی در تغییرسبک زندگی دارد. مدل برازش رگرسیونی، ضریب تعیین برابر ۷۳۹/۰ بوده که نشان دهنده رابطه مثبت گردشگری بر تغییر سبک زندگی است. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان می­دهد روستاهای مسعودآباد(با میانگین ۵۵۹۹/۳)،زراباد ( با میانگین ۴۷۷۸/۳) بیشترین تأثیر و روستای اندج(با میانگین۶۳۱۴/۲) کمترین تأثیر از توسعه گردشگری دارد
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۶ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

تحلیل مؤلفه های بازآفرینی شهری در بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز

بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز نیز به عنوان نخستین هسته شکل گرفته و شهر اهواز، با مشکلاتی چون افول کیفیت کالبدی، مشکلات دسترسی و ترافیکی، تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت به علت ماهیت تجاری آن و سایر عوامل،  همچنین با دارا بودن ارزش­های تاریخی به لحاظ داشتن بناهای تاریخی مهم در این محدوده و ارزش­های فرهنگی و مهم­­تر از همه به عنوان قلب تپنده تجاری شهر، بحث مطالعه و برنامه­ریزی­های درست و با رویکرد پایدار را بیش از پیش طلب می­کند. بنابراین، در این پژوهش سعی شد تا از رویکرد بازآفرینی در جهت شناسایی اولویت برنامه­ریزی بافت­های فرسوده مرکزی شهر اهواز بهره گرفته شود. این پژوهش از لحاظ روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده­های توصیفی از اسناد کتابخانه­ای و برای گردآوری داده­های تحلیلی پژوهش به روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه از نظرات ۴۰ نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه­ریزی امور شهری اهواز استفاده شده است. جهت تحلیل داده­های پژوهش نیز از مدل تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازیFDAHP و همچنین رگرسیون خطی در محیط نرم­افزارSPSS استفاده شده است. براساس یافته­های پژوهش مشخص شد در وزن­گذاری فازی نسبی برای ابعاد پژوهش، مؤلفه بازآفرینی اقتصادی بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز حائز بیشترین وزن نسبی­ در این مرحله شده است و بازآفرینی فرهنگی نیز در رتبه دوم قرار دارد. در این مرحله مؤلفه بازآفرینی زیست محیطی از سوی کارشناسان با اولویت کمتری ارزیابی شده است. بنابراین از نظر کارشناسان شهر اهواز، بازآفرینی اقتصادی دغدغه اصلی برای اقدام به بازآفرینی در این بافت است
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۷ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

اولویت‌بندی نقش مؤلفه‌های توسعه میان‌افزا (درون‌زا) در توسعه فیزیکی شهر با رویکرد تحقق شهر هوشمند (مطالعه موردی: شهر یزد)

رشد و توسعه شهرنشینی بی رویه تأثیر بسزایی بر تامین نیاز به زمین برای ساخت و سازها و توسعه شهری در نواحی شهری دارد. استفاده گسترده زمین های شهری با کاربری های مسکونی منجر به توسعه افقی درشهرها و افزایش میزان اراضی خالی در درون شهرها موجب رشد سریع حومه گستری شده است. در این راستا، پارادایم توسعه شهری فشرده، رشد هوشمند و استفاده از اراضی خالی در درون شهر برای نیل به پایداری و عدالت اجتماعی و فضایی مطرح می­شود. در همین راستا، مقاله حاضر درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از مقوله تراکم شهری، چگونگی توسعه شهری فشرده و گسترده شهر یزد به عنوان یک شهر کویری و خشک را تبیین نماید. برابر بررسی‌های صورت گرفته طی سالهای ۱۳۹۵-۱۳۴۵، مساحت شهر یزد حدود ۵/۱۹ برابر و جمعیت آن ۵/۶ برابر افزایش یافته است. طی همین سالها، کاهش شدید تراکم ناخالص جمعیتی و فاصله قابل ملاحظه آن با تراکم خالص جمعیتی (۶/۱۵۴)، بیانگر گستردگی بیش از حد شهر و خالی ماندن بیشتر فضاها و غیرفعال سطوح شهری در محدوده شهری یزد است. بررسی مؤلفه های توسعه میان افزا در شهر یزد نشان می دهد چنانچه طی سال های آینده در این شهر هیچ گونه رشد و توسعه ای در محدوده های بیرونی و اطراف شهر صورت نگیرد و تمامی رشد و گسترش فیزیکی آینده شهر محدود به استفاده از زمین های خالی داخل شهر شود، در۲۵ سال آینده شهر یزد نیاز به افزایش مساحت و وسعت نخواهد داشت و محدوده موجود شهر پاسخگوی نیازهای مسکونی و غیر مسکونی شهروندان خواهد بود.
 

دریافت کامل مقاله


مقاله ۸ فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی شماره ۱۵

نقش عوامل کالبدی مجتمع‌های مسکونی بر افزایش احساس تعلق به مکان (نمونه موردی مجتمع‌های مسکونی شاه بلوط و پردیسان گرگان)

خانه مبدا و مقصد زندگی انسان است. انسان ها برای کار و فعالیت اجتماعی از آن خارج می شوند و پس از کار و کسب تجربه به خانه باز می­گردند ولی امروزه خانه آدمی در بلوک های مسکونی در پشت چند پنجره یکنواخت و هم شکل با دیگران قرار دارد که نه فقط برای میهمان بلکه برای افراد خانواده نیز تشخیص آن از بیرون مشکل است. حس تعلق به مکان رابطه­ای عاطفی و پرمعنا بین شخص و مکان است؛ پیوندی احساسی که مردم آن مکان را به عنوان قرارگاهی برای بازگشت بدان ارزشمند بدانند. در حقیقت احساس تعلق به مکان شاخصی است که از طریق آن می­توان میزان متمایز بودن آن مکان را برای مردم، نسبت به دیگر مکان ها سنجید. در این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل کالبدی مجتمع­های مسکونی بر افزایش احساس تعلق فرد به مکان زندگیش می پردازیم و با استناد به روش توصیفی – تحلیلی، به هدف کاربردی، بر مبنای بررسی های میدانی و به روش پیمایشی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری ساکنان مجتمع های مسکونی شاه بلوط و پردیسان گرگان است و با استفاده از فرمول کوکران ۲۶۲ نفر از افراد بالای ۱۵ سال به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت تحلیل نتایج از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته­های تحقیق نشان می­دهد “ابعاد و اندازه” و “روابط و چیدمان فضایی” بیشترین میزان تأثیر را بر روی احساس تعلق به مکان داشته اند.
 

دریافت کامل مقاله

ادامه مطلب
فصلنامه علمی پژوهشی معماری و شهرسازی صفه شماره 33
منبع
فصلنامه برنامه‌ریزی توسعه کالبدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 + 1 =

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا