فهرست مقالات در دو فصلنامه علمی اقلیم گرم و خشک ۸
۱- تاثیر نوع سیستم ساختمانی بر میزان آب مصرفی ساخت وساز در مسکن عرفی معاصر یزد | فرناز ضیایی؛ محسن عباسی هرفته
۲- برنامه فضایی خانههای سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزی | آزاده خاکی قصر
۳- نحو فضا رهیافتی برای ادراک عرصه بندی خانه در شهر یزد (دوره های قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی) | زهرا بهپور؛ حمیدرضا شعاعی؛ مسعود نبی میبدی
۴- تحلیل محرمیت در خانه های سنتی بر اساس نسبت توده به فضا (نمونه موردی: خانه های تک حیاط در اقلیم گرم و خشک) | علی اکبر حیدری؛ ملیحه تقی پور
۵- تبیینِ الگوی سبک شناسیِ معماری اسلامی (با نگاه به آراء سنّت گرایان) | مجید سیدی ساروی؛ حسن علی پورمند؛ رضا ابوئی
۶- مقایسه تطبیقی هندسه مسجد امام اصفهان و مسجد سلیمانیه استانبول بر اساس مفاهیم کهن الگویی | لیلا کاظمی؛ شبنم اکبری نامدار؛ میر سعید موسوی؛ حسن ستاری ساربانقلی
مقاله ۱ دو فصلنامه علمی اقلیم گرم و خشک ۸
صنعت ساختمان از صنایع آببر محسوب میشود و ساختوساز در کشور، بخش قابلتوجهی از مصرف آب شرب را به خود معطوف میکند. یکی از عوامل تاثیرگذار بر مصرف آب در ساختمانسازی، نوع سیستم ساختمانی است. برای بهینهسازی مصرف آب در ساختمانسازی لازم است سیستم ساختمانی به نحوی انتخاب شود که علاوه بر تامین خصوصیات سازهای مورد نظر، به لحاظ مصرف آب در مرحله ساخت نیز بهینه باشد. تاکنون عمده فعالیتها برای کاهش مصرف آب در ساختمان، معطوف به مرحله بهرهبرداری از ساختمان بوده و کمتر به مرحله ساخت توجه شده است. در این مقاله از بین شمار خانههای عرفیِ شهر یزد، به عنوان نمونه حاد در اقلیم گرموخشک کشور که با بحران بیآبی مواجه است، ، نمونهای با سیستم سازهای دیوار باربر انتخاب شد و به روش کمی، میزان مصرف آب در مرحله ساخت سازه آن محاسبه گردید. این مقدار شامل مصرف آب حین اجرا در کارگاه و آب مصرفی برای تولید مصالح ساختمانی مورد نیاز در کارخانه است. سپس سازه ساختمان برای نمونه مذکور با دو سیستم متداول دیگر یعنی اسکلت فلزی و اسکلت بتنی طراحی شد و با در نظر گرفتن سایر تغییرات وابسته به سیستم ساختمانی، مانند ابعاد پی، ابعاد تیرها و ستونها، ضخامت دیوارها و… مصرف آب مجددا محاسبه گردید.
مقاله ۲ دو فصلنامه علمی اقلیم گرم و خشک ۸
وجود تعداد زیادی از خانههای خالی در بافت قدیم یزد و پراکنش افقی بیرویه شهر یزد برای تامین واحدهای مسکونی، سبب شده است نوشتار حاضر از برنامه فضایی خانههای سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزیپرسش کند. لذا با هدف شناخت زندگی دیروز و امروز، مطالعات کتابخانهای با روش غالبِ تاریخی و توصیفی-تحلیلی در پیشینه موضوع و مشاهدات مستمر میدانی تا اشباع نظری به صورت کیفی در حیطه خانههای سنتی و امروزی انجام شده است. مطالعات نشان میدهد برنامه فضایی خانههای سنتی مشتمل بر انواع فضاهای باز، نیمباز و بسته در ارتباطات عمودی از زیرزمین تا بام است که شامل فعالیتهایی همچون زندگی در جوار خانواده، کارِ خانگی یا فراخانگی و فعالیتهای اجتماعی همچون میهمانداری، همسایهداری و ارتباط با محله است. از سوی دیگر، برنامه فضایی خانههای امروزیِ اغلب آپارتمانی، یک بقچه تختِ بسته به ندرت دارای فضایِ نیمبازِ مناسب است که در نشیمن، پذیرایی، ناهارخوری، آشپزخانه باز، اتاقهای خواب، فضاهای بهداشتی، پارکینگ و انباری روی میدهد. در این نوع از سکونت؛ کارِ خانگی تقریبا فراموش شده است و فضایِ بازِ مشاع لزوما سبب تحققپذیری مناسبات اجتماعی و طراوت زندگی خانواده نمیشود. نقاط رجحانی برای دو نوع برنامه فضایی وجود دارد که از مهمترین آنها اهمیت و اولویت فضای باز و نیمباز در فعالیتهای متنوع خانواده و کیفیتهای زندگی در خانههای سنتی و از وجه دیگر؛ ایمنی، امنیت و راحتی زندگیِ محدودِ امروز در آپارتمانهاست.
مقاله ۳ دو فصلنامه علمی اقلیم گرم و خشک ۸
جامعه ایران دوران گذر از جامعه سنتی به مدرن را بسیار سریع و بدون ایجاد زیرساختهای لازم به ویژه در حوزهی ساختوساز تجربه نموده است؛ در این دوره تغییرات ساختوساز ناشی از تقلید شکل و بدون در نظر گرفتن مفاهیم متناسب با شرایط جامعه میباشد و خانه به عنوان اولین سرپناه بشر، منعکسکنندهی بیشترین تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی خواهد بود. مقالة حاضر سعی در ادراک «عرصهبندی فضاهای خانه» با استفاده از مدل تحلیلی «نحو فضا» را دارد و اصلیترین سوال پیشروی مقاله آن است که با بررسی «ارتباطات فضایی خانههای سه دورة قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی» با روش نحو فضا تغییر در عرصهبندی و سازمان فضایی خانهها چگونه میباشد. هر چند در این حوزه مطالعات دیگری نیز صورت گرفته ولی در پژوهش پیشرو تلاش بر این است تا براساس تئوری «نحو فضا» به این ادراک نایل شد، زیرا چنانچه این ادراک در قالب مدل تحلیلی سامان گیرد، زمینههای پیشبینی رفتارهای احتمالی در فضاهای مورد نظر خانههای دورة قاجاریه و پهلوی و تفاوت آن با خانههای دورة جمهوری اسلامی به دست خواهد آمد.
دریافت کامل مقاله
مقاله ۴ دو فصلنامه علمی اقلیم گرم و خشک ۸
همنشینی توده و فضا، جزء جدایی ناپذیر معماری ایرانی است. در معماری مسکونی ایران بنا به ضرورت و نیاز، درجات مختلفی از همنشینی این دو عنصر دیده میشود که نتیجه آن ظهور خانههای چهار طرفه، سه طرفه، دو طرفه و یک طرف ساخت است. در هرکدام از این الگوها، نحوه پیکرهبندی فضا متفاوت بوده و لذا ساختارهای متفاوتی از فضا در آنها شکل گرفته است. بنابراین الگوهای متفاوتی از محرمیت در این فضاها به وجود آمده که پژوهش حاضر در پی بررسی این موضوع است. محرمیت در این پژوهش در قالب سه مفهوم درونگرایی، سلسله مراتب دسترسی و عرصهبندی فضایی تعریف شده، که هر کدام از این مفاهیم با استفاده از شاخصهایی در زمینه تئوری نحو فضا مورد تحلیل قرار گرفتهاند. این شاخصها شامل چهار شاخص همپیوندی، ارتباط، عمق و دسترسی بصری است که دو شاخص اول با استفاده از روابط ریاضی نحوِ فضا و دو شاخص دوم با استفاده از نرمافزار Depthmap مورد تحلیل قرار گرفته است. نمونههای موردی در این تحقیق ۱۲ خانه سنتی تک حیاط، در سه شهر کرمان، اصفهان و کاشان هستند که بسته به نسبت توده به فضا، از هر الگو سه نمونه انتخاب شده است.
مقاله ۵ دو فصلنامه علمی اقلیم گرم و خشک ۸
سبک در عامترین معنا عبارت از الگوها یا صفات متمایز و مشخص اثر یا آثار است که کاملاً وابسته به صورت اثر هنری است و سبکشناسی، روشی برای دستهبندی آثار در یک زمینة مقرّر بر مبنای تشابهات شکلیِ آنان است. زمینههای پدیدآورندة اثر هنری که منجر به شکلگیری سبکهای مختلف میگردد، در نگاه سنتگرایان اغلب سیاق اجتماعی و فرهنگی دورهها در مناطق مختلف است که در چارچوب سنّت که مجموعهای از حقایق و اصول جاری شده از منبع الهی است، قرار میگیرد. با توجه به تفاوتهای بنیادینِ معماری اسلامی بهعنوان بخشی از معماری سنّتی با سایر انواع معماری، روش خاص سبکشناسی آن میبایست مورد شناسایی قرار گیرد. پژوهش بنا بر هدف بنیادی و بنا بر ماهیت آمیخته است و روش تحقیق از نوع تحلیل محتواست که با نگاهی تحلیلی – تطبیقی به آراء سنّتگرایان در باب سبک و سبکشناسی، در پی تبیین الگویی برای سبکشناسیِ معماری اسلامی است.
دریافت کامل مقاله
مقاله ۶ دو فصلنامه علمی اقلیم گرم و خشک ۸
مفاهیم کهنالگویی در ساختار کالبدی آثار شاخص تمدنی جایگاه ویژهای دارند. در کالبد معماری اسلامی نیز مسجد جایگاه عمدهای را به خود اختصاص داده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه هندسه دو اثر شاخص حوزه تمدن ایران و عثمانی در محدوده اقلیم گرم و خشک براساس مفاهیم دانش کهنالگویی است. مفاهیم کهنالگویی که سازنده تصاویر ذهنی نمادهای مختلف در ناخودآگاه جمعیاند؛ میتوانند برای یافتن ارتباط بین هندسه دو بنا بر اساس مقایسه تطبیقی، مورد تحلیل قرار گیرند. از لحاظ تاریخی در اصفهانِ دوره صفوی، بهترین مساجد ساخته شدهاست که مسجد امام به عنوان یکی از مهمترین نمونهها به حساب میآید. هم عصر با آن، در استانبول عصر دولت عثمانی، مساجد مهمی چون سلیمانیه ساخته شدهاست. این مقاله به لحاظ محتوا، کیفی به شمار میرود که اساس آن پژوهش تاریخی-تفسیری بوده و در جمعبندی اطلاعات بدست آمده از رویکرد تحلیلی- تطبیقی با کاربست کدگذاری استفاده شده است. سؤال اصلی پژوهش چگونگی نسبت میان هندسه مسجد امام و مسجد سلیمانیه بر اساس مفاهیم کهنالگویی است.
دریافت کامل مقاله