مجله علمی منظر شماره ۲۷ تابستان ۱۳۹۳
فهرست مقالات در نشریه علمی منظر شماره ۲۷ (بخش۲)
۹-ویژهنامه ” نوسازی، هویت، کیفیت”
۱۰- ارزیابی روند تخریب و نوسازی بافتهای شهری | رضا خیرالدین؛ کیوان گلریز
۱۱-تجربیات نوسازی معاصر از دید هویت شهری | محمود تیموری
۱۲-تجربۀ تدوین ضوابط نمای ساختمانی در منطقه ۱۷ تهران | آرش زاهدان؛ منا مسعود لواسانی
۱۳-نقش فضاهای شهری در تقویت هویت بافتهای فرسوده | سایمون بل؛ امید ریسمانچیان
۱۴- فرایند هویتسازی از دیدگاه لاکان | محمود قلعه نویی؛ سپیده پیمانفر
۱۵-چهارچوبی برای احیای محله : شش ترکیب از چهار مؤلفه | عاطفه امیدخواه؛ سایما خواجه ای
چکیده مقاله ۹ نشریه مجله علمی منظر شماره ۲۷
چکیده مقاله ۱۰ مجله علمی منظر شماره ۲۷
بناها و ساختمان ها به عنوان اجزای تشکیلدهندۀ بافتهای شهری در روند تحولات بطئی شهر دچار دگرگونیهای مختلف میشوند که ممکن است مرمت، بازسازی، تخریب یا نوسازی شوند. متعاقب این تحولات، بافتها و محلات شهری نیز از نظر کالبد و محتوا دچار دگرگونی شده و هویت آنها تحکیم یا بازتعریف میشوند. ورود و دخالت متغیرهای غیر منطقی و برونزا در روند بطئی مذکور، بافتها را از سیر تکوینی تحولات مداوم و پایدار خارج ساخته و منجر به محصولی در تحول فضا میشود که نسبت مشخص و منطقی با ضرورتها، الزامات و قواعد منطقی تحولات ندارند. از جمله تحولات فضایی تأملانگیز که نیاز به بررسی دقیق ابعاد و دلایل آن وجود دارد، روند گسترده و سوداگرانه تخریب و نوسازی ساختمانها در تهران است که یکی از پیامدهای جدی آن هویتزدایی از بافتها در سیر تکوین فضاهای شهری است. در این مقاله دو وجه اصلی روند گسترده و سودجویانۀ تخریب و نوسازی ساختمانها در شهر تهران در دهههای ۷۰ و۸۰ شمسی بررسی میشود. ابتدا حجم عظیم و میزان گسترده این تخریبها و نوسازی ساختمانها در تهران و پشتوانههای مالی و اقتصادی در مقیاس کلان بررسی میشود. این پژوهش در تلاش است به این سؤال پاسخ دهد که تولید فضای کالبدی گسترده در تهران متکی به کدام درآمدها و تولیدات اقتصادی شهر است؟ برای پاسخ به این پرسش رابطۀ تغییرات درآمدهای نفتی کشور و تغییرات و میزان ساختوسازها مورد بررسی قرار میگیرد. سپس تصمیمات و اقدامات مدیریت شهری در تشدید یا تعدیل روند تخریب گسترده و نوسازی ساختمانها در شهر تهران با این سؤال که مدیریت شهری نسبت به این روند سوداگرانه فعال است یا منفعل، تحلیل میشود. با بررسی دو وجه فوق و ویژگیهای روند سوداگرانه تخریب و نوسازی ساختمانها نشان میدهد که تخریب ساختمانها و تولید بناهای جدید حاصل این روند رابطۀ مستقیمی با تغییرات قیمت نفت داشته وبافتهای حاصل از روند تخریب و نوسازیهای گسترده در تهران نه تنها واجد شخصیت و هویت نیستند، بلکه هویتزدایی از محلات یکی از ویژگیهای اجتنابناپذیر روند ساختوسازهای سوداگرانۀ اخیر است که نباید از آن غافل و نسبت به برخورد با ریشههای آن منفعل بود. غفلت از شناسایی و بررسی ریشههای اصلی این روند، علاوه بر نابودی ثروت ملی به نزول کیفیت کالبدی و هویتی فضاها میانجامد.
چکیده مقاله ۱۱ مجله علمی منظر شماره ۲۷
نوسازی معاصر در ابتدا بر این فرض استوار بود که با نوسازی کالبد ـ خیابانها و ساختمانهاـ بینیاز از توجه به تاریخ و زمینه موجود، زندگی شهری نیز نو میشود. اما در کمتر از دو دهه بروز ناامنی و ناپایداری اجتماعی در محلات نوسازی شده، ضمن بطلان این فرض، این سوال را مطرح کرد که تحقق نوسازی کاملی که در آن امنیت و تعلق خاطر به عنوان شرایط اصلی سکونت مطلوب تأمین شود نیازمند چیست و چه نسبتی با هویت و زمینه شهری موجود دارد. در این راستا مقاله حاضر ابتدا به معرفی مفهوم هویت شهری میپردازد که در آن تداوم تاریخی و وابستگی به ذهن انسانی دو بعد اصلی معرفی میشوند. سپس تأثیر هویت بر ایجاد امنیت محیطی با استفاده از نتایج مطالعات اجتماعی انجامشده بررسی میشود. طبق این مطالعات هویت محلهای عاملی مناسب برای رشد و ارتقای تعلق خاطر، تعهد و مشارکت افراد در محله است و میتواند حس کنترل و نظارت اجتماعی را در محله ارتقا دهد. در نتیجه در محلههایی که هویت محلهای قویتری دارند، نظارت اجتماعی و در نتیجه امنیت و گرایش کمتری به ناهنجاریها وجود دارد. در بخش سوم ضمن تحلیلی کوتاه از رویکرد نوسازی کالبد محور (مدرن)، دو پروژۀ پروتایگو در سنت لوئیس و پروژۀ نواب تهران به عنوان دو نمونه موردی، با معیارهای هویت و امنیت ارزیابی میشوند و فرایند ایجاد فضای ناامن و جرمخیز در آنها تحلیل میشود. نتایج این تحلیل بیانگر اینست که با نادیده گرفتن زمینههای تاریخی و فرهنگی موجود، فضایی با هویت ضعیف، تولید میشود که هیچ تعلق خاطری را در ساکنانش نمیانگیزد و باعث مهاجرت و تغییر ترکیب اجتماعی و کاهش انگیزۀ مشارکت و کنترل میشود. این دو عامل بر ایجاد ناامنی و جرمخیزی محیط تأثیر میگذارند. نتیجۀ نهایی مقاله اشاراتی به جایگاه هویت شهری در تهیه طرح نوسازی در راستای تحقق نوسازی کامل و تأمین امنیت محیطی خواهد داشت.
چکیده مقاله ۱۲ مجله علمی منظر شماره ۲۷
یکی از مشکلات بنیادی شهرهای ایران، مسئلۀ “هویت شهر” است. امروز علیرغم گسترش و توسعة شهرها، سیمای آنها ناخوانا، فاقد شخصیت شهری و مولد انواع بحرانها است. شهر بدون هویت، قدرت خود را در “هدایت ناخودآگاه جمعی شهروندان” از دست میدهد. نمای ساختمانها به عنوان یکی از اجزای تشکیلدهنده سیما و منظر شهر، دارای نمادها و نشانههای تعیینکننده هویتی است که از عواملی چون اقلیم، فرهنگ، تاریخ و اقتصاد تأثیر میپذیرد. در سالهای اخیر برای احیای هویت معماری اسلامی ـ ایرانی اقداماتی چون الگوسازی در بافتهای فرسوده، تدوین ضوابط طراحی نما و برگزاری مسابقات طراحی صورت گرفته که از نتایج آنها قبول سهم مشترک حوزه عمومی و خصوصی بر نما است، اما افراط و تفریط در تعیین میزان نقشآفرینی این دو حوزه همچنان ادامه دارد. با هدف تسهیل امر نوسازی، مشوقهایی را در نظر میگیرد که منجر به خلق جدارههای نامطلوب شده و یا اغماض در رعایت برخی قوانین حین مرور پایانکار بیشتر با ملاحظات اقتصاد پایین ساکنان مصداق کوتاهی در دفاع از حق عمومی است در این نوشتار با بیان تجربه نوسازی بافتهای فرسوده منطقه ۱۷ تهران و آسیبشناسی نماهای جدید ساختمانی، لزوم ورود متخصصان و تقویت نقش حوزۀ عمومی در هدایت هویت نماها گوشزد میشود. یکی از سیاستهای اصلی سازمان نوسازی، افزایش مشارکت مردمی است. سپردن امر نوسازی به بخش مردمی آن را به جریانی پویا و پایدار تبدیل میکند؛ اما در غیاب کار کارشناسی، آموزشهای مردمی و ضوابط راهگشا، نماهای جدید آینه تمامنمای معضلات فرهنگی و هویتی ساکنان آن خواهد بود.
دریافت کامل مقاله
چکیده مقاله ۱۳ مجله علمی منظر شماره ۲۷
سازمان نوسازی شهر تهران مطالعات گستردهای را بر روی خصوصیات مختلف بافتهای فرسوده انجام داده است که مشکلات آنها را میتوان به دستههای مختلفی مانند مشکلات فضایی، اجتماعی، محیطزیستی، قانونی و اقتصادی تقسیم کرد. این مشکلات با اینکه در دستهبندیهای مختلف طبقهبندی میشود، اما هریک روی دیگری تأثیر میگذارد. فارغ از نظریاتی که سازمان نوسازی در سالهای اخیر ارایه کرده، اساسیترین رویکرد این سازمان در برخورد با این بافتها، تغییر شبکهبندی معابر و تعریض آنها جهت تسهیل ترافیک درونشهری بودهاست. این مقاله سعی دارد تأثیر این روند را بر فضاهای باز بافتهای فرسوده و زندگی اجتماعی جاری در آنها و در نتیجه هویت تاریخی و اجتماعی حاکم بر آنها بررسی کند. در این راستا خیابان و زندگی خیابانی بافتهای فرسوده مورد توجه بیشتری قرار میگیرند.
چکیده مقاله ۱۴
از آنجا که در حفاظت از شهرها و بناهای فرهنگی ـ تاریخی، پاسخ به نیازهای جدید شهروندان و حفظ هویت تاریخی شهرها هم زمان مدنظر است، پاسخگویی به این دو رویکرد به ظاهر متضاد ـ که یکی معطوف به حال و آینده و دیگری وفادار به گذشته است ـ اهمیت دارد. هویت شهری دارای دو بعد اصلی است؛ بعد اول، حقیقتی است که دیده نمیشود و بعد دوم، منظر و کالبدی است که در برابر دیدگان قرار دارد. نوسازی بافتهای تاریخی باید مبنای نظری و چارچوبی داشته باشد که در آن کالبد و ساختاری که دیده میشود همراه با جنبههای فرهنگی ـ اجتماعی، به صورت توأمان مورد توجه قرار گیرد، به طوریکه این بافتها هویت و اصالت خود را از دست ندهند. نویسندگان این مقاله بر این باورند که حل چالش بین هویت و نوسازی بافتهای تاریخی، بدون در نظر گرفتن فرایند هویتسازی و لایههای معنایی آن امکانپذیر نیست. به منظور دستیابی به چارچوب هویتبخشی به محیط، از نظرات «ژاک لاکان۱» (۱۹۸۱-۱۹۰۱) روانکاو، نظریهپرداز، مدرس و یکی از تأثیرگذارترین روشنفکران فرانسوی قرن بیستم، استفاده شده که دیدگاههایش، دریچۀ جدیدی در مطالعات اجتماعی گشوده است. این مقاله نشان میدهد چطور سطوح اولیه هویت مکان، “ادبیات طراحی و برنامهریزی در سطح جهانی” را شکل میدهد و سپس در سطوح بالاتر با عمیقتر شدن هویت مکان، “زبان طراحی و برنامهریزی محلی” شکل میگیرد. درنهایت به منظور انجام فرایند نوسازی در بافتهای تاریخی، با توجه به ارزش هر اثر به لحاظ کالبدی، عملکردی و معنایی، باید تصمیم گرفت کدام یک از این سطوح، باید بدون تغییر بماند، کدام یک قابلیت تغییر دارد و این قابلیت به چه میزان است.
دریافت کامل مقاله
چکیده مقاله ۱۵
از جمله عوامل موفقیت در احیای محلات میتوان به افزایش جمعیت، کاهش میزان رکود در محله، افزایش ارزش خانهها و تغییرات بنیادی اجتماعی اشاره کرد. چالشبرانگیزترین موضوع در احیای محلات، نحوه انجام فرآیند احیا و تجدید حیات است. در این مقاله سعی شده است، به ارایه یک چارچوب مؤثر در سازماندهی، هدایت اقدامات نوسازی وموفقیت فرآیند نوسازی پرداخته شود. این چارچوب دربرگیرنده چهار مؤلفه ـ کالبدی، اجتماعی، داخلی و خارجی ـ است و با توجه به تداخل و اثرگذاری متقابل این مؤلفهها شش دوگانۀ اساسی در موفقیت نوسازی معرفی کرده است. با توجه به چارچوب مطرح شده، با تعاون و همکاری در راه بهبود کالبدی و شرایط اجتماعی واحد همسایگی، کیفیت زندگی اقتصاد فردی شهروندان مانند اشتغالزایی، آموزش و درمان شهروندان نیز بهبود پیدا میکند. با این همه، یکی از مزایای این چارچوب، این است که میتواند به صورت همزمان با سایر راهبردهای ارتقاء احیاسازی واحد همسایگی به کار رود. در نتیجه در به کارگیری چارچوب حاضر، علیرغم ساده و کلی بودن، مکانهایی با ویژگیهای بسیار متفاوت میتوانند از رویکرد مشابهی پیروی کنند، اما بر این اساس راهکارهایی که در زیر دستههای شش دوگانۀ قرار میگیرند باید با شرایط انطباق پیدا کنند.